مردم گرجستان خوشبخت نیستند!
به گزارش تفلیس.کام، در آخرین گزارش منتشر شده توسط سازمان ملل متحد از شاخص ‘ خوشبختی ‘، گرجستان، در میان 156 کشور جهان، در جایگاه 126 قرار گرفته است و مفهوم آن این است که گرجی ها، نسبت به بسیاری از جوامع، کمتر احساس خوشبختی می کنند.
بر اساس گزارش منتشر شده، کشورهای دانمارک، سوئیس، ایسلند، نروژ و فنلاند، به ترتیب، جایگاه اول تا پنجم را به خود اختصاص داده اند و از کشورهای همسایه گرجستان، روسیه در جایگاه 56، ترکیه 78، جمهوری آذربایجان 81، ارمنستان 121، مولداوی 55 و اوکراین در جایگاه 123، قرار گرفته اند.
گزارش سازمان ملل متحد از شاخص خوشبختی در جهان، بر اساس سرانه تولید ناخالص داخلی، حمایت های اجتماعی، طول عمر، آزادی فردی، میزان فساد و برخی موارد دیگر تهیه شده است.
واقعیت زندگی
تحقیقات معنوی نشان داده که در سراسر جهان بطور متوسط یک انسان تنها 30 % اوقات را خوشحال بوده در حالیکه 40 % اوقات را ناراحت است. باقیمانده ی 30 % از زمان را فرد در حالت خنثی به سر می برد یعنی زمانی که تجربه خشنودی یا ناخشنودی ندارد مثل زمانی که شخص در مسیری قدم می زند یا مشغول انجام بعضی از وظایف دنیوی است و به مسایل شادی بخش یا ناراحت کننده فکر نمی کند.
یکی از عواملی که در افزایش ناخشنودی در زندگی تاثیر دارد، سیستم آموزشی ما است. این سیستم، برای آموزش طیف وسیعی از موضوعات به دانش آموزان تنظیم شده است، اما در برنامه درسی خود در مورد شادی پایدارچیزی به دانش آموزان آموزش نمی دهد. به طور رسمی به ما یاد نداده اند چگونه بدون در نظر گرفتن شرایطی که امکان دارددر زندگی با آن روبه رو شویم شاد باشیم.
یک نجیب زاده ی مودب و خوش مشرب را با یک کارت ویزیت جالب توجه در نظر بگیرید که احساس افسردگی و میل به خودکشی باید او را با نوعی ضرر مالی مواجه کند. می توانید زنی را در نظر بگیرید که در پیشرفت سازمانی که در آن کار می کند سهم فوق العاده ای داشته و لذا در محل کارش مورد تشویق قرار گرفته، اما در خانه اش یک قربانی است که از سوی همسرش تحقیر شده و بگونه ای با او رفتار می شود که وی از نظر عاطفی احساس ناامنی می کند.
شخصی بسیار مطالعه می کند و برای شروع یک زندگی در آزمونهای بسیاری شرکت کرده تا آن کار مناسب و بی نقص را که بتواند یک زندگی خوب و راحت را برایش تامین کند بدست آورد تا بدین وسیله به خوشبختی دست یابد.
اما آیا ما در مسیر درستی بدنبال خوشبختی می گردیم؟ آیا واقعا یک شغل، خوشبختی ما را تامین می کند؟ آیا عضو یک خانواده بودن همیشه خوشبختی را برایمان در پی دارد؟ از تعداد افرادی که به دنبال خوشبختی هستند در می یابیم که ناخشنودی به همان اندازه که آفت قشر بی سواد است، قشر تحصیلات عالیه را نیز به همان اندازه آزار می دهد.
بنابراین شاید نیاز داریم تا راه های جدیدی را کشف کنیم که صرفنظر از شرایط زندگی دنیوی به ما خوشبختی پایان ناپذیر دهد.
اکنون برخی از شما ممکن است فکر کنید که “به نظر من این مقاله در مورد من صدق نمی کند، چون من معمولا آدم شادی هستم”.
به آن دسته از افراد می گوییم که این مقالات به سه دلیل برای شماست:
زندگی، حالت ثابتی از تغییرات پی در پی است. شما نمی توانید تضمین کنید که همه ی جنبه های زندگی شما پایدار وثابت بماند مثل شرایط شغلی، وضعیت مالی، خانواده تان و روابطی که با افراد دارید.
لازم است یاد بگیرید چگونه و با چه روشی ذخایر عظیمی از نیروی درونی را برای مقابله با اوقات ناخوشایند ایجاد کنید، چون فرد هیچگاه نمی داند چه وقت در زندگی شرایط بهتر می شود و چه وقت در شرایط زندگی نه چندان خوبی قرار می گیرد.
ضرب المثلی است که می گوید ، “صبر نکن وقتی تشنه ات شد چاه بکنی، چاه را از پیش بکن تا هرگاه تشنه شدی آب برای نوشیدن داشته باشی”.
پیش از اینکه به بررسی دستیابی به خوشبختی پایدار بیردازیم ، تا کنون فکر کرده اید که چرا ما آرزو داریم شاد و خوشبخت باشیم؟ ساده ترین پاسخ این است که : “خوشبختی، حس خوبی به آدم می دهد!”
اما علت واقعی این است که در عمق درونی هرکس، روحی ( آتما) وجود دارد. روح، خدای درون ماست و یکی از ویژگیهای خداوند، سعادت ابدی ( آناند) است. سعادت، به خوشبختی ای گفته می شود که در بالاترین مرتبه قرار دارد و وابسته به هیچ چیز دیگری نمی باشد. ما ناخوداگاه می دانیم که بالاترین شکل خوشبختی (یعنی سعادت) وجود دارد و می کوشیم تا این حالت طبیعی سعادت را در یابیم.اما مرتکب اشتباه بزرگی می شویم؛ بجای اینکه از سعادت درونی بهره ببریم، خارج از خود به دنبال خوشبختی هستیم.شخصی به شوخی و کنایه گفت، “باعث تاسف است که خداوند ما را با چشمانی که رو به بیرون است خلق کرده در حالیکه ما تنها با رفتن به درون، خوشبختی بی پایان را در می یابیم.”و به این علت است که شیفته ی هرآنچه در دنیای بیرون از خود می بینیم می شویم و به معنی واقعی کلمه، به دام آن می افتیم!
هر کس که در خیابان های تفلیس قدم بزنه و به چهره عبوس مردم و یا لباس ها و رنگ سیاهی که میپوشند نگاه کنه متوجه این موضوع میشه. یعنی چهره ها چه در مجالس عروسی و چه در مجالس عزا یکیست.
اینجاست یار گمشده گرد جهان مگرد
خود را بجوی سایه اگر جستجو کنی
جالبه مردم کشورهای سردسیر و نزدیک به قطب احساس خوشبختی بیشتری میکنن البته صنعت و اقتصادشونم خوبه
@hani
ممنون از مطلب که نوشتید
خوشحالم که هموطنهائی با دیدگاهایی این چنین دارم